جمهرة اللغةجَمْهَرَة اللُّغَة، از نخستین فرهنگ های لغت جامع عربی ، تألیف محمدبن حسن بن دُرَید (متوفی ۳۲۱) می باشد. فهرست مندرجات۲ - نامگذاری کتاب ۳ - نحوه تألیف ۴ - حفظ کتاب ۵ - نسخه های کتاب ۶ - جایگاه کتاب و مؤلف ۷ - مرجعیت کتاب ۸ - هدف از تالیف کتاب ۹ - بخش های اصلی کتاب ۱۰ - نحوه جستجو در کتاب ۱۱ - مقایسه الجمهرة و العین ۱۲ - ایرادات و رفع آن ها ۱۳ - میزان تاثیر خلیل بر إبن درید ۱۴ - شیوه تألیف ۱۵ - اشتهار کتاب ۱۶ - اسامی، نسخ و شروح ۱۷ - فهرستمنابع ۱۸ - پانویس ۱۹ - منبع ۱ - ارزش کتاباین کتاب، پس از «العین» اثر « خلیل بن احمد فَراهیدی » (متوفی ۱۷۵)، مشهورترین فرهنگ لغت عربی است. [۱]
المنجد فی الاعلام، بیروت: دارالمشرق، ج۱، ص۲۱۸، ۱۹۶۹.
مسعودی (متوفی ۳۴۶) [۲]
مسعودی، مروج الذهب (پاریس)، ج۸، ص۳۰۴.
«ابن دُرید» را جانشین خلیل در لغت دانسته است.۲ - نامگذاری کتابابن درید نام کتاب را یک بار «جمهرة اللغة» و دیگر بار «جمهرة الکلام و اللغة» ذکر کرده است. [۳]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱، ص۴۰ـ۴۱، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
برخی نام آن را «الجمهرة فی اللغة» [۴]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱ ، ستون ۶۰۵ .
[۵]
کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۲، ص۱۸۳، ج ۲، نقله الی العربیه عبدالحلیم نجار، قاهره ۱۹۷۴، ج ۵، نقله الی العربیة رمضان عبدالتواب، قاهره ۱۹۷۵.
و برخی «الجمهرة فی علم اللغة» آورده اند. [۶]
ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۶۷.
[۷]
دایرة المعارف جهان اسلام، ذیل «ابن درید»، " Ibn Durayd".
[۸]
امین، اعیان الشیعة، ج۹، ص۱۵۶.
نام کتاب به شکل «الجمهرة» نیز آمده است. [۹]
محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۱، ص۳۱، ج ۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۴/۱۹۶۴، چاپ رشید عبدالرحمان عبیدی، مصر ۱۹۷۵.
[۱۰]
علی بن یوسف قفطی، انباه الرواة علی انباه النحاة، ج۳، ص۹۷، چاپ ابوالفضل ابراهیم، ج ۳، قاهره ۱۳۷۴/۱۹۵۵.
[۱۱]
ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۴، ص۳۲۴.
به گفته جواد، [۱۲]
مصطفی جواد، «مؤلف جمهرة اشعار العرب»، ج۱، ص۱۹۴، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۷ (۱۳۷۹).
ابن درید در نامگذاری کتاب، به «جمهرة النسبة» یا «الانساب» اثر «ابن سائب کلبی» (متوفی ۲۰۴) نظر داشته است.۳ - نحوه تألیفابن درید در مقدمه کتاب [۱۳]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱، ص۳۹ـ۴۰، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
گفته که آن را برای «ابوالعباس اسماعیل بن عبداللّه بن محمدبن میکال» (متوفی ۳۶۲) تألیف کرده و این هنگامی بوده است که ابن درید به فارس هجرت کرده بود و عبداللّه میکال از طرف «المقتدر باللّه» (حک: ۲۹۵ـ۳۲۰)، به ولایت بخشهایی از اهواز ( خوزستان ) گمارده شده و تربیت فرزند خود، «ابوالعباس اسماعیل»، را به ابن درید سپرده بود. [۱۴]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۲، ص۷۲۱، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
[۱۵]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۶، ص۲۴۹۵ـ۲۴۹۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
اما ابن خلکان [۱۶]
ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۴، ص۳۲۵.
گفته است که ابن درید با دو فرزند میکال مصاحبت میکرد و جمهرة را برای آن دو نگاشت و آن دو نیز سرپرستی دیوان فارس را به وی واگذاردند.در دایرة المعارف جهان اسلام [۱۷]
دایرة المعارف جهان اسلام، ذیل «ابن درید»، " Ibn Durayd".
نیز آمده است که ابن درید کتاب جمهرة را برای آل میکال نوشت و آنان نیز وی را به سرپرستی دیوان فارس گماردند.۴ - حفظ کتابابوالعباس اسماعیل میکال گفته است که ابن درید در ۲۹۷، جمهرة را از اول تا آخر و از حفظ بر او املا کرده و فقط درباره همزه و لفیف به برخی کتابها مراجعه نموده است. [۱۸]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۶، ص۲۴۹۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
هیچ لغت نویسی کتاب لغت را از حفظ املا نکرده و ابن درید از این حیث ممتاز است. [۱۹]
اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ج۱ ، مقدمه عطّار، ص۸۰، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
ابن درید در بصره و بغداد نیز جمهرة را از حفظ املا کرده [۲۰]
ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۶۷.
[۲۱]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۶، ص۲۴۹۲، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
و خود در چند جا [۲۲]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱، ص۴۰، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
[۲۳]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۲، ص۱۰۸۵، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
[۲۴]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۳، ص۱۳۳۹، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
به این نکته اشاره نموده است.۵ - نسخه های کتاببه گفته ابن ندیم [۲۵]
ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۶۷.
و قِفْطی ، [۲۶]
علی بن یوسف قفطی، انباه الرواة علی انباه النحاة، ج۳، ص۹۷، چاپ ابوالفضل ابراهیم، ج ۳، قاهره ۱۳۷۴/۱۹۵۵.
اختلاف در املاها دلیل وجود فزونی و کاستی در نسخه های جمهرة است و نسخه «ابوالفتح عبیداللّه بن احمد نحوی» کامل ترین نسخه هاست.گویا نسخه های جمهرة فراوان بوده است.به نوشته سیوطی (متوفی ۹۱۱)، [۲۷]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۱، ص۹۵، چاپ محمداحمد جادمولی، علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره.
«ابوعلی قالی» (متوفی ۳۵۶) نسخه ای از جمهرة را به خط ابن درید در اختیار داشته و خود سیوطی نسخه ای به خط «احمدبن عبدالرحمان طرابلسی» داشته که بر ابن خالویه (متوفی ۳۷۰) قرائت شده بوده است. به روایت «ابن خالویه»، این نسخه از ابن درید بوده و حواشی و استدراکات ابن خالویه نیز در حاشیه آن بوده است.به نقل منابع، در کتابخانه «عزیز باللّه»، خلیفه فاطمی (حک: ۳۶۵ـ۳۸۶)، یکصد نسخه از جمهرة موجود بوده که نشان دهنده شهرت جمهرة در آن دوران است. [۲۸]
احمدبن علی مقریزی، کتاب الخطط المقریزیة، ج۲، ص۲۵۳، لبنان ۱۹۵۹.
[۲۹]
دائرة المعارف جهان اسلام، ترک، ذیل el-Cemhere.
[۳۰]
احمد شرقاوی اقبال، معجم المعاجم، ج۱، ص۱۹۶ـ۱۹۷، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۶ - جایگاه کتاب و مؤلفابن درید در روزگار خود داناترین مردم در لغت و شعر و انساب به شمار میرفت [۳۱]
محمدبن عمران مرزبانی، معجم الشعراء، ج۱، ص۴۶۱، چاپ ف کرنکو، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۳۲]
محمدبن حسن زبیدی، طبقات النحویین و اللغویین، ص۱۸۴، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۹۲/۱۹۷۳.
و حافظه اش بسیار قوی بود، چنانکه حکایتهایی در این باره نقل شده است.گفتهاند که علم لغت در میان بصریان به او ختم شده است و در روز مرگ ابن درید گفته شد که علم لغت از دنیا رفت. [۳۳]
عبدالواحدبن علی ابوالطیب لغوی، مراتب النحویین، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
[۳۴]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۲، ص۵۹۵ـ۵۹۶.
[۳۵]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۳، ص۳۳۰ـ۳۳۱، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
به رغم ایرادهایی که بر جمهرة گرفته اند، بسیاری این کتاب را ارزشمند و درخور اعتماد دانسته اند. [۳۶]
ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۴، ص۳۲۴.
[۳۷]
صفدی، الوافی بالوفیات، ج۲، ص۳۴۰.
[۳۸]
شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۴۳، ج ۴: العصر العباسی الثانی، قاهره ۱۹۷۵.
بسیاری از مؤلفان بزرگ، از جمله ابن خلکان [۳۹]
ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۱، ص۲۶۶.
[۴۰]
ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۶، ص۳۱۳.
و سیوطی، [۴۱]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۱، ص۱۸۲، چاپ محمداحمد جادمولی، علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره.
در نقل مباحث لغوی، از جمهرة سود برده اند.شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰) نیز در تفسیر خود، التبیان فی تفسیرالقرآن ، [۴۲]
طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۱۲.
[۴۳]
طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۲۱.
برای برخی مباحث لغوی، از جمهرة استفاده کرده است.۷ - مرجعیت کتاببسیاری از فرهنگ نویسانِ پس از ابن درید، تصریح کردهاند که جمهرة یکی از منابع آنان بوده است، کسانی چون « ابن فارِس» (متوفی ۳۹۵)، [۴۴]
ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۵.
«ابوعبداللّه محمدبن عبداللّه بن خطیب اِسکافی» (متوفی ۴۲۱) در کتاب «مَبادیء اللغة»، [۴۵]
کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۵، ص۱۵۹، ج ۲، نقله الی العربیه عبدالحلیم نجار، قاهره ۱۹۷۴، ج ۵، نقله الی العربیة رمضان عبدالتواب، قاهره ۱۹۷۵.
ابن سِیدَه (متوفی ۴۵۸)، [۴۶]
ابن سیده، المحکم و المحیط الاعظم فی اللغة، ج۱، ص۱۵، قاهره ۱۳۷۷ـ ۱۳۹۳/ ۱۹۵۸ـ۱۹۷۳.
«حسن بن محمدرضی صاغانی/ صغانی» (متوفی ۶۵۰) در «تکمله صحاح جوهری» [۴۷]
حسین نصّار، المعجم العربی: نشأته و تطوّره، ج۲، ص۴۰۷، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
و «محمدبن محمدمرتضی زَبیدی» (متوفی ۱۲۰۵) [۴۸]
محمدبن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج ۱، ص۶، چاپ عبدالستار احمد فراج، کویت ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست بیروت.
.جمهرة از کتابهایی بوده است که شیوخ، آن را روایت میکرده اند. [۴۹]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۴، ص۱۴۹۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
[۵۰]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۵، ص۱۹۲۲، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
برخی نیز بر آن بودهاند که جمهرة را ازبر کُنند، از جمله «ابوالعلاء همدانی» (متوفی ۵۶۹) و «حسن بن خطیر» (متوفی ۵۹۸). [۵۱]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۲، ص۸۲۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
[۵۲]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۲، ص۸۵۷، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
۸ - هدف از تالیف کتابابن درید در مقدمه کتابش [۵۳]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱، ص۴۰، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
بیان کرده است که قصد معارضه با دانشمندان یا نکوهش پیشینیان را ندارد و ضمن تجلیل از کتاب العین خلیل، گفته که سبب تألیف جمهرة، دشواری استفاده از العین است و افزوده که برای جمهرة نظام الفبایی را اصل قرار داده است تا سودمندتر باشد و مراجعه کنندگان سرگردان نشوند.اشاره ابن درید به شیوه خلیل است که در العین، کلمات را براساس مخرج های حروف ، گردآورده و از حرف «ع»، که از پایین ترین مخرج صوتی در حلق خارج میگردد، شروع میشود و به حرف «م»، که از بالاترین مخرج صوتی، یعنی لب ها ، ادا میشود، خاتمه مییابد که به اعتقاد برخی، مأخوذ از هندوان و زبان سنسکریت است. [۵۴]
فتح اللّه مجتبائی، نحو هندی و نحو عربی: همانندیها در تعریفات، ج۱، ص۷۲ـ۷۳، اصطلاحات و طرح قواعد، تهران ۱۳۸۳ش.
۹ - بخش های اصلی کتابابن درید کتاب خود را به چند قسمت اصلی تقسیم کرده است، به این ترتیب : ۱) ثُنایی صحیح، که حرف دوم آن تکرار شده باشد (در واقع، کلمه سه حرفی است) و در حرف الف، از «ابّ» آغاز و به «ای» ختم میشود و در حرف ب، از «بتّ» آغاز میشود و به همین ترتیب ادامه مییابد. ۲) ثنایی ملحق به رباعی، شامل واژگانی همچون «بحبح» و «بجبج». ۳) ثنایی معتل، که با «بوأ» آغاز و به «هوی» ختم میشود. ۴) ثُلاثی صحیح، که بیشترین حجم کتاب را تشکیل میدهد. ۵) ثلاثی ای که عین الفعل آن از حروف لین باشد، مانند باب، بیت، و سوس. ۶) باب نوادر همزه، که شامل واژگان مهموز ، لفیف و مقصور نیز میشود. ۷) رباعی صحیح. ۸) رباعی معتل ، که کلمات غیرمعتلی همچون «دردق» و «کرکم» نیز در این باب آمده است. ۹) خُماسی و ملحقات آن. ۱۰) ابواب متفرقه مربوط به لغات. [۵۵]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱ ، مقدمه بعلبکی، ص۱۷ـ ۱۸، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
[۵۶]
حسین نصّار، المعجم العربی: نشأته و تطوّره، ج۲، ص۳۱۷ـ۳۱۸، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۵۷]
حسین نصّار، المعجم العربی: نشأته و تطوّره، ج۲، ص۳۲۱ـ۳۲۸، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۰ - نحوه جستجو در کتابابن درید، همچون خلیل، کلماتی را که حروف آنها مشترک است در یک جا گردآورده است. [۵۸]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱، ص۳۴۶، ذیل مادّه های «بوش»، «وبش»، «وشب»،«شبو»، «شوب»، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
بر این اساس، چنانچه بخواهیم مثلاً مادّه «ف ت ح» را در جمهرة بیابیم، باید به حرف «ت» مراجعه کنیم، زیرا ت در نظام الفبایی پیش از «ح» و «ف» است و تنها فرهنگ لغتی که بر این اساس تنظیم گشته، جمهرة است. [۵۹]
دایرةالمعارف ادبیات عربی، ویرایش جولی اسکات میثمی و پل استارکی، ذیل "Lexicography, medieval"، لندن ۱۹۹۸.
در جمهرة، مانند زبان های فارسی و اردو ، حرف «ه» پس از حرف «و» و پیش از «ی» آمده است. [۶۰]
جان ای هی وود، فرهنگ نویسی عربی، ج۱، ص۴۸، لیدن ۱۹۶۵.
۱۱ - مقایسه الجمهرة و العینبرخی برآناند که ابن درید نسبت به تعدیل روش خلیل در العین احساس نیاز کرده بود، ولی عملاً نتوانست پا از دایره العین فراتر نهد. وی در تدوین جمهرة از مطالب العین استفاده کرد که باعث شد عده ای به وی اعتراض کنند، حال آنکه ابن درید در انتخاب و ترتیب واژهها به شیوه خود عمل کرد و برخی واژهها را به العین افزود و ریشه آنها را معین کرد. [۶۱]
دایرة المعارف جهان اسلام، ذیل «ابن درید»، " Ibn Durayd".
[۶۲]
جان ای هی وود، فرهنگ نویسی عربی، ج۱، ص۵۳، لیدن ۱۹۶۵.
[۶۳]
یوسف عش «اولیه تدوین المعاجم و تاریخ کتاب العین المروی عن الخلیل بن احمد»، مجلة المجمع العلمی العربی، ج۱، ص۵۱۷ـ۵۱۸، ج ۱۶، ش ۱۱ و ۱۲ (ذیقعده و ذیحجه ۱۳۶۰).
«ابومنصور محمدبن احمد اَزْهَری» (متوفی ۳۷۰) ــ که از مخالفان سرسخت ابن درید بود ــ در مقدمه « تهذیب اللغة » [۶۴]
محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۱، ص۳۱، ج ۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۴/۱۹۶۴، چاپ رشید عبدالرحمان عبیدی، مصر ۱۹۷۵.
نوشته که ابن درید در جعل واژگان عربی شهره است و از واژگانی در جمهرة یاد کرده که بی ریشه است و کلام غیرعرب را به عنوان کلام عربی در فرهنگ خود آورده است و در کتاب جمهرة اطلاعات اساسی و مفید یافت نمیشود.«ابراهیم بن محمد نِفْطَوَیه» (متوفی ۳۲۳) نیز، ضمن توهین به ابن درید، گفته بود که جمهرة همان العین است با اندکی تغییر. [۶۵]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۶، ص۲۴۹۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
[۶۶]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۱، ص۹۴، چاپ محمداحمد جادمولی، علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره.
«عبدالسلام محمد هارون»، در مقدمه « کتاب الاشتقاق » ابن درید، [۶۷]
ابن درید، کتاب الاشتقاق، ج۱، ص۹، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.
[۶۸]
ابن درید، کتاب الاشتقاق، ج۱، ص۱۳، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.
از وی دفاع کرده و پس از نقل گفته های ازهری [۶۹]
محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۱، ص۱۲ـ۱۳، ج ۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۴/۱۹۶۴، چاپ رشید عبدالرحمان عبیدی، مصر ۱۹۷۵.
آنها را ناعادلانه دانسته و گفته که جمهرة کتاب مشهوری بوده است و دانشمندان از دیرباز به آن مراجعه میکردهاند و اینکه ابن درید در ۷۴ سالگی جمهرة را از حفظ املا میکرده شایان توجه است.ازهری، با وجود آن گفتهها درباره جمهرة، در فرهنگ لغت خود موارد متعددی را از ابن درید نقل کرده است. [۷۰]
محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۱۶، ص۱۵۷، ج ۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۴/۱۹۶۴، چاپ رشید عبدالرحمان عبیدی، مصر ۱۹۷۵.
[۷۱]
محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۱۶، ص۱۷۴، ج ۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۴/۱۹۶۴، چاپ رشید عبدالرحمان عبیدی، مصر ۱۹۷۵.
[۷۲]
محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۱۶، ص۱۸۷ـ۱۸۸، ج ۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۴/۱۹۶۴، چاپ رشید عبدالرحمان عبیدی، مصر ۱۹۷۵.
[۷۳]
محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۱۶، ص۲۷۵، ج ۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۴/۱۹۶۴، چاپ رشید عبدالرحمان عبیدی، مصر ۱۹۷۵.
«ابن جِنّی» (متوفی ۳۹۲) [۷۴]
ابن جنی، الخصائص، ج۳، ص۲۸۸، چاپ محمدعلی نجار، قاهره ۱۳۷۲ـ۱۳۷۶/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۷، چاپ افست بیروت.
نیز جمهرة را نامرتب و مغشوش ، و ابن درید را در علمِ صرف ، نادان وصف کرده است.سیوطی ، [۷۵]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۱، ص۹۳، چاپ محمداحمد جادمولی، علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره.
پس از آوردن گفته های «ابن جنّی» و «ازهری»، ابن درید را مبرا دانسته و گفته است که هر کس جمهرة را مطالعه کند میزان دقت ابن درید را در نقل و روایت درخواهد یافت.۱۲ - ایرادات و رفع آن هااز جمله ایرادهایی که بر جمهرة گرفته شده آن است که ابن درید کلمات سه حرفی دارای «ة» را، با اینکه حرف «ة» علامت تأنیث است نه از حروف اصلی کلمه، در میان کلمات رباعی آورده است. به نظر کرنکو، [۷۶]
اف کرنکو، "آغاز فرهنگ نویسی عربی"، ج۱، ص۲۶۴، ۱۹۲۴.
ابن درید آگاهانه این کار را کرده است تا غیر متخصصان نیز بتوانند واژگان را به راحتی در فرهنگ لغت بیابند، زیرا این واژگان یک بار نیز در جای اصلی خود آمده اند.توجیه دیگر آنکه این واژگان از آن دسته واژگانی بودهاند که همیشه با «ة» به کار رفته اند، مانند حَرْدَة که نام مکانی است و بدون «ة» به کار نرفته است. [۷۷]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۲، ص۱۱۴۰، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
[۷۸]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱ ، مقدمه بعلبکی، ص۱۹، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
از دیگر مسائل مطرح شده درباره جمهرة آن است که در فصل همزه، واژگانی را مییابیم که با همزه وصل آغاز شده اند، با اینکه همزه جزء ریشه آنها نیست. شاید ابن درید در این قسمت متأثر از «کتاب الجیم» اثر «ابوعَمْرو شَیبانی» (متوفی ۲۰۶) بوده است. [۷۹]
جان ای هی وود، فرهنگ نویسی عربی، ج۱، ص۴۹، لیدن ۱۹۶۵.
ابن درید از کتاب الهمز «ابوزیدِ انصاری» (متوفی ۲۱۵) نیز در مباحث همزه سود برده است. [۸۰]
حسین نصّار، المعجم العربی: نشأته و تطوّره، ج۱، ص۹۷، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۳ - میزان تاثیر خلیل بر إبن دریدابن درید در تألیف جمهرة هر چند به «العین» خلیل نظر داشته، اما مستقل عمل کرده و گاه در درستی گفته های خلیل تردید نموده و گاه عکس گفته های خلیل را صحیح دانسته است. [۸۱]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱ ، مقدمه بعلبکی، ص۲۳ـ۲۵، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
ابن درید در مواردی نیز شجاعانه اعلام کرده است که صحیح مطلب را نمیدانم. [۸۲]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۹، چاپ محمداحمد جادمولی، علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره.
در مورد تنظیم مباحث مربوط به واژگان نیز روش ابن درید با خلیل یکسان نبوده است. [۸۳]
حسین نصّار، المعجم العربی: نشأته و تطوّره، ج۲، ص۳۳۳ـ ۳۳۴، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
بسیاری از شواهد دو کتاب العین و جمهرة متفاوت است و در موارد زیادی حتی یک شاهد مشترک میان دو کتاب یافت نمیشود. در برخی موارد، ابن درید مطالبی آورده است که در العین نیست [۸۴]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱ ، مقدمه بعلبکی، ص۲۴ـ۲۵، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
[۸۵]
حسین نصّار، المعجم العربی: نشأته و تطوّره، ج۲، ص۳۳۹، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
از این رو، مسعودی [۸۶]
مسعودی، مروج الذهب (پاریس)، ج۸، ص۳۰۴.
گفته که ابن درید مطالبی را در لغت ذکر کرده است که در آثار پیشینیان یافت نمیشود.۱۴ - شیوه تألیفابن درید کوشیده تا ریشه هر واژه را به دست آورد و از این رو، غالباً به اثر دیگر خود، کتاب الاشتقاق ، ارجاع داده است. [۸۷]
اف کرنکو، "آغاز فرهنگ نویسی عربی"، ج۱، ص۲۶۴، ۱۹۲۴.
وی همچنین به واژگان معرّب و دَخیل توجه بسیار داشته و کوشیده است تا اصل واژه را بیابد و در خاتمه جمهرة بابی را به همین امر اختصاص داده و درباره واژگان فارسی ، رومی ، نَبَطی و سریانی بحث کرده است. [۸۸]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۳، ص۱۳۲۲ـ۱۳۲۶، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
ابن درید به واژگان قبایلی همچون اَزْد ، تَمیم ، قَیس و ثَقیف اهمیت میداده است و کتاب او از این حیث نیز بر العین خلیل برتری دارد. ابن درید، افزون بر نقل واژگان عرب شمال ، حدود ۲۲۰ واژه متعلق به مردم یمن را نیز بیان کرده است. [۸۹]
حسین نصّار، المعجم العربی: نشأته و تطوّره، ج۲، ص۳۳۵، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
ابن درید گاهی از حروف جانشین یا واسط ــ که در برخی تلفظ های محاوره ای استفاده میشود ــ بحث کرده است، مانند تلفظ «ج» به شکل «گ». (g در یمن و مصر سفلی، و حرف «ق» که بنی تمیم در نجد آن را مانند «گ» فارسی تلفظ میکنند و امروزه هم در عربستان شنیده میشود). [۹۰]
جان ای هی وود، فرهنگ نویسی عربی، ج۱، ص۵۰، لیدن ۱۹۶۵.
از مطالب جالب توجه در جمهرة، «تحمیدیه مُسجّع» ابن درید در مقدمه کتاب [۹۱]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱، ص۳۹، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
است که مشتمل بر کلمات و مضامین کلامی و فلسفی است.ابن درید از منابعی نام برده است که اینک مفقودند ، مانند کتاب «الانباز» اثر «ابوعُبَیدَه مَعْمَربن مُثنّی» (متوفی ۲۰۹)، [۹۲]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱، ص۴۲۸، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
[۹۳]
کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۲، ص۱۴۵، ج ۲، نقله الی العربیه عبدالحلیم نجار، قاهره ۱۹۷۴، ج ۵، نقله الی العربیة رمضان عبدالتواب، قاهره ۱۹۷۵.
که این بر اهمیت جمهرة افزوده است.گاه ابن درید اطلاعات تاریخی سودمندی به دست داده است، مانند بیان قدرت شاعری حسّان بن ثابت انصاری (متوفی ۵۴) در دوران کودکی [۹۴]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱، ص۲۳۵، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
یا گفتگوی میان «اَصْمَعی» (متوفی ۲۱۶) و هارون الرشید . [۹۵]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۳، ص۱۲۷۰، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
وی همچنین درباره کلماتی که از پی هم میآیند، مانند جائع نائع، عَطْشان نَطْشان، و حَسَن بَسَن [۹۶]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۳، ص۱۲۵۳، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
استعاره ها [۹۷]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۳، ص۱۲۵۵ـ۱۲۵۷، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
واژگان مؤنثی که «ة» تأنیث نمیپذیرند، مانند عارِک، جالِع، طامِث [۹۸]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۳، ص۱۲۶۸ـ۱۲۷۰، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
و کلماتی که فقط به شکل مُصَغّر به کار رفته اند، مانند خُلَیقاء، شُوَیلاء، [۹۹]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۳، ص۱۲۷۱ـ ۱۲۷۲، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
بحث کرده و واژگان و نام های خاصی را گردآورده است که در اشعار عربی بهطور نادرست به کار رفته اند. [۱۰۰]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۳، ص۱۳۲۷ـ۱۳۲۹، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
۱۵ - اشتهار کتابکتاب جمهرة از همان زمان تألیف، شهرت یافت و مورد مراجعه، بازبینی و تلخیص قرار گرفت، از جمله «ابوعمر زاهد»، معروف به «غلام ثَعْلَب» (متوفی ۳۴۵)، «فائِتُ الجمهرة والرَدُّ علی ابن درید» را نگاشت [۱۰۱]
ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۸۳.
[۱۰۲]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۶، ص۲۵۵۹، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
[۱۰۳]
علی بن یوسف قفطی، انباه الرواة علی انباه النحاة، ج۳، ص۱۷۷، چاپ ابوالفضل ابراهیم، ج ۳، قاهره ۱۳۷۴/۱۹۵۵.
و « صاحب بن عَبّاد » (متوفی ۳۸۵) «جَوْهَرة الجمهرة» را، که مختصری از جمهرة است، تألیف کرد. [۱۰۴]
ابن انباری، نزهة الالباء فی طبقات الادباء، ج۱، ص۳۲۶، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۶/۱۹۶۷.
۱۶ - اسامی، نسخ و شروحنام این کتاب به شکل «الجوهرة»، «جوهرالجمهرة» و «الجوهرة فی مختصرالجمهرة» [۱۰۵]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱ ، ستون ۶۰۶.
[۱۰۶]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱ ، ستون ۶۱۹.
[۱۰۷]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱ ، ستون ۶۲۱.
نیز آمده است.حسین نصّار [۱۰۸]
حسین نصّار، المعجم العربی: نشأته و تطوّره، ج۲، ص۳۳۹، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
آن را جزء کتاب های مفقود دانسته، اما آقابزرگ طهرانی [۱۰۹]
آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج۵، ص۲۹۲ـ۲۹۳.
نسخه ای از آن را شناسایی و معرفی کرده است.این کتاب به چاپ رسیده [۱۱۰]
محمدحسن آل یاسین، «جوهرة الجمهرة للصاحب اسماعیل بن عبّاد»، ج۱، ص۱۲۲ـ۱۲۶، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۴۳، ش ۱ (۱۴۱۶).
و در مقدمه آن نام کتاب «جوهرة الجمهرة» ذکر شده است. [۱۱۱]
محمدحسن آل یاسین، «جوهرة الجمهرة للصاحب اسماعیل بن عبّاد»، ج۱، ص۱۲۵، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۴۳، ش ۱ (۱۴۱۶).
«ابن تَیانی اندلسی» (متوفی ۴۳۶) نیز کتاب «الموعَب» را، در جمع بین مطالب العین و جمهرة، نوشته [۱۱۲]
محمدحسن آل یاسین، «جوهرة الجمهرة للصاحب اسماعیل بن عبّاد»، ج۱، ص۱۱۰، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۴۳، ش ۱ (۱۴۱۶).
[۱۱۳]
حسین نصّار، المعجم العربی: نشأته و تطوّره، ج۲، ص۳۳۹، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
که «مختصر الجمهرة» نیز نامیده شده است. [۱۱۴]
احمد شرقاوی اقبال، معجم المعاجم، ج۱، ص۲۱۲، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
« ابوالعلاء مَعَرّی » (متوفی ۴۴۹) شواهد شعری جمهرة را به نثر درآورده و در سه جزء شرح کرده است با عنوان« نثر شواهد الجمهرة». [۱۱۵]
حسین نصّار، المعجم العربی: نشأته و تطوّره، ج۲، ص۳۳۹، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
«یحیی بن مُعْطی مغربی» (متوفی ۶۲۸) جمهرة را به نظم کشیده و آن را «نظم الجمهرة» نامیده است. [۱۱۶]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۶، ص۲۸۳۱، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
از «مختصر الجمهرة» اثر «محمدبن نصراللّه بن عُنَین شاعر» (متوفی ۶۳۰) نیز نام برده شده است. [۱۱۷]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱ ، ستون ۶۰۶.
به گفته حسین نصّار، [۱۱۸]
حسین نصّار، المعجم العربی: نشأته و تطوّره، ج۲، ص۳۳۹، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
تمام این کتابها مفقود شدهاند اما بروکلمان [۱۱۹]
کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۲، ص۱۸۳، ج ۲، نقله الی العربیه عبدالحلیم نجار، قاهره ۱۹۷۴، ج ۵، نقله الی العربیة رمضان عبدالتواب، قاهره ۱۹۷۵.
نیز نسخه ای از «مختصر جمهرة» را شناسایی و معرفی کرده که مؤلف آن ناشناخته است.کتاب «جمهرة اللغة» نخستین بار از ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۱ در « حیدرآباد دکن » به چاپ رسید. «محمد سورَتی» و «کرنکو» نسخههایی را که اساس تصحیح بوده است معرفی کرده اند. [۱۲۰]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱، مقدمه، ص۱۵ـ۱۸، حیدرآباد دکن ۱۳۴۴ـ۱۳۵۱، چاپ افست بیروت.
کرنکو [۱۲۱]
اف کرنکو، "آغاز فرهنگ نویسی عربی"، ج۱، ص۲۶۶ـ۲۶۷، ۱۹۲۴.
نیز در مقاله ای که درباره فرهنگ های لغت عربی نوشته، نسخه های جمهرة را به تفصیل معرفی نموده است.جلد چهارم چاپ حیدرآباد، که به فهرستها اختصاص یافته، از اهمیت به سزایی برخوردار است، زیرا بدون این فهرستها استفاده از جمهرة بسیار دشوار است. [۱۲۲]
جان ای هی وود، فرهنگ نویسی عربی، ج۱، ص۵۲، لیدن ۱۹۶۵.
این چاپ چندین بار نیز چاپ افست شده است. [۱۲۳]
دائرة المعارف جهان اسلام، ترک، ذیل el-Cemhere.
چاپ منقح دیگری نیز از جمهرة اللغة صورت گرفته و محقق آن، «رمزی منیر بعلبکی»، در مقدمه مبسوط خود، ضمن بیان ویژگی های جمهرة، برخی ایرادها و اشکال های چاپ حیدرآباد را نیز ذکر کرده است. [۱۲۴]
ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، ج۱ ، مقدمه، ص۲۹ـ۳۰، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸.
۱۷ - فهرستمنابع(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعة. (۲) محمدحسن آل یاسین، «جوهرة الجمهرة للصاحب اسماعیل بن عبّاد»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۴۳، ش ۱ (۱۴۱۶). (۳) ابن انباری، نزهة الالباء فی طبقات الادباء، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۶/۱۹۶۷. (۴) ابن جنی، الخصائص، چاپ محمدعلی نجار، قاهره ۱۳۷۲ـ۱۳۷۶/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۷، چاپ افست بیروت. (۵) ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۶) ابن خلکان، وفیات الاعیان. (۷) ابن درید، کتاب الاشتقاق، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹. (۸) ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، حیدرآباد دکن ۱۳۴۴ـ۱۳۵۱، چاپ افست بیروت. (۱۰) ابن درید، کتاب جمهرة اللغه، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸. (۱۱) ابن سیده، المحکم و المحیط الاعظم فی اللغة، قاهره ۱۳۷۷ـ ۱۳۹۳/ ۱۹۵۸ـ۱۹۷۳. (۱۲) ابن فارس، معجم مقاییس اللغة. (۱۳) ابن ندیم، کتاب الفهرست. (۱۴) عبدالواحدبن علی ابوالطیب لغوی، مراتب النحویین، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲. (۱۵) محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج ۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۴/۱۹۶۴، چاپ رشید عبدالرحمان عبیدی، مصر ۱۹۷۵. (۱۶) امین، اعیان الشیعة. (۱۷) کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج ۲، نقله الی العربیه عبدالحلیم نجار، قاهره ۱۹۷۴، ج ۵، نقله الی العربیة رمضان عبدالتواب، قاهره ۱۹۷۵. (۱۸) مصطفی جواد، «مؤلف جمهرة اشعار العرب»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۷ (۱۳۷۹). (۱۹) اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش. (۲۰) حاجی خلیفه، کشف الظنون. (۲۱) حسین نصّار، المعجم العربی: نشأته و تطوّره، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۲۲) خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی. (۲۳) محمدبن حسن زبیدی، طبقات النحویین و اللغویین، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۹۲/۱۹۷۳. (۲۴) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، چاپ محمداحمد جادمولی، علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره. (۲۵) احمد شرقاوی اقبال، معجم المعاجم، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۲۶) صفدی، الوافی بالوفیات. (۲۷) شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی، ج ۴: العصر العباسی الثانی، قاهره ۱۹۷۵. (۲۸) طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن. (۲۹) یوسف عش «اولیه تدوین المعاجم و تاریخ کتاب العین المروی عن الخلیل بن احمد»، مجلة المجمع العلمی العربی، ج ۱۶، ش ۱۱ و ۱۲ (ذیقعده و ذیحجه ۱۳۶۰). (۳۰) علی بن یوسف قفطی، انباه الرواة علی انباه النحاة، چاپ ابوالفضل ابراهیم، ج ۳، قاهره ۱۳۷۴/۱۹۵۵. (۳۱) فتح اللّه مجتبائی، نحو هندی و نحو عربی: همانندیها در تعریفات، اصطلاحات و طرح قواعد، تهران ۱۳۸۳ش. (۳۲) محمدبن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج ۱، چاپ عبدالستار احمد فراج، کویت ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست بیروت. (۳۳) محمدبن عمران مرزبانی، معجم الشعراء، چاپ ف کرنکو، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲. (۳۴) مسعودی، مروج الذهب (پاریس). (۳۵) احمدبن علی مقریزی، کتاب الخطط المقریزیة، لبنان ۱۹۵۹. (۳۶) المنجد فی الاعلام، بیروت: دارالمشرق، ۱۹۶۹. (۳۷) یاقوت حموی، معجم الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳. (۳۸) دایرةالمعارف ادبیات عربی، ویرایش جولی اسکات میثمی و پل استارکی، لندن ۱۹۹۸. (۳۹) دایرة المعارف جهان اسلام، ذیل " Ibn Durayd". (۴۰) جان ای هی وود، فرهنگ نویسی عربی، لیدن ۱۹۶۵. (۴۱) اف کرنکو، "آغاز فرهنگ نویسی عربی"، ۱۹۲۴. (۴۲) دائرة المعارف جهان اسلام، ترک، ذیل el-Cemhere؛ ۱۸ - پانویس
۱۹ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جمهرةاللغة»، شماره۴۸۸۷. ردههای این صفحه : کتب لغت عرب | واژه شناسی
|